یه کنکوری

یه کنکوری

ولاگای یه کنکوری…

قرار نیست تو این تاپیک یه داستان ترسناک یا یه ماجرای دراماتیک‌ رو واستون تعریف کنم

صرفا میخوام تجربه دیشبم رو باهاتون درمیون بزارم

دیشب داشتم درس میخوندم و   برنامم رو که عقب مونده بود تمومش میکردم

یهو تو همین حین و بین، وقتی که ۲۵ دقیقه از آخرین باکس مطالعاتیم گذشته بود

یکی تو هالِ خونه شروع کرد با صدای بلند دست زدن…

از تهِ دل دستاشو بهم میزد، شاید  اگه این اتفاق توی روز میفتاد هیچ ری اکشنی نداشتم

اما وقتی نصف شب بود و همه خواب بودن، خیلی غیرطبیعی  بود

از سر میز مطالعم پاشدم و رفتم تو هال، دیدم دو نفر از اعضای خونوادم همزمان با این صدا بیدار شدن

نه کاملا بیدار شده باشنا، اینگاری چند ثانیه ای بود که چشماشونو باز کرده بودن

خودشونم نمیدونستن واسه چی بیدارن

هیچکدومشونم اون صدارو نشنیده بودن

همون موقع که داشتم ازشون میپرسیدم که چرا بیدارن

نگام به ساعت گوشی افتاد، ساعت ۳:۳۱ صب بود😐

با خودم تو ذهنم شروع کردم به هندل کردن وضعیتم…

میگفتم اگه یه دقیقه طول کشیده باشه تا من به صدا واکنش بدم و  بیام تو هال

تو زمانی که ساعت ۳:۳۰ بوده یه نفر تو خونه دست میزده، طوری که بقیه از خواب بیدار شدن

از همون بچگی از ساعت ۳:۳۰ خوشم نمیومد، چون یه سری مطالب و تئوری راجبش میدونستم

اولش زیاد توجه نکردم و رفتم سر میزم تا باکس مطالعاتیمو تموم کنم

بعدش چون بقیه دوباره خوابیده بودن و من تنها کسی بودم که بیدار مونده بودم

یکمی ترس ورم داشت..

دیگه نه تونستم درس بخونم، نه بخوابم تا الان که ساعت ۷ صبه😐

بحثای روزای کنکوری…

اِلیو | Elio اِلیو | Elio اِلیو | Elio · 1403/08/05 19:14 ·

همیشه توی هر خونه ای بحث هست، ولی وقتی این بحثا رو مخ میرن که تو سال کنکور  باشه…

دقیقا مثل همین امروز😐

چند ساعتی یه بحثی بین اعضای خونواده پیش اومده بود

منم تصمیم گرفتم واسه یکیشون یه مسئله ای رو توضیح بدم‌ ( در رابطه با همون بحث😂 )

اونم شروع کرد با من بحث کردن که فلان و بهمان و … و …

سرتونو درد نیارم، منم باش قهرم😒😂

ینی واسه این که بیشتر آبرو ریزی نشه دیگه باش حرف نمیزنم🙂

الان دارم قضیه رو واسه خودم هندل میکنم تا بتونم دوباره استارت درسو بزنم😁

عجب سالیه این سال کنکور، لامصب همه چی داخلش جذابه😂

آدم میخواد رو کوچیک ترین مسائل سه ساعت فکر کنه😁

در ادامه پستی که قبلا گذاشتم باید بگم که

کارنامه آزمون که اومد، متوجه شدم آزمونو خراب کردم😐

با اینکه نسبت به آزمون قبلی آماده تر بودم و بیشتر خوندم….

اینگاری آزمون دادنو به کل فراموش کردم…

روزگار عجیبیه، با اینکه خستم، ولی بایدددددددد ادامه بدم.

چاره ای ندارم، مجبورم.

انشالله که خدا خودش کمک میکنه.

دعا کنید واسم بچها🙏

راستی، یه آمار بدین ببینم چه خبره😁

روز جمعه و آزمونش

اِلیو | Elio اِلیو | Elio اِلیو | Elio · 1403/08/04 14:35 ·

ظهر بعد آزمون قلم چی:

سر تایم دفترچه سوم از سر جلسه پا شدم و پاسخنامه رو تحویل دادم🇮🇷😂

به صورت کلی زیاد از آزمون راضی نبودم، چون درسارو به آزمون نرسونده بودم، طبیعتا زیادم راضی نیستم

ولی خب میگذره، تلاش میکنم…

 

پ.ن: یه ولاگ چند خطی😁